به نام خدا
فکر اینکه تو بیای و من بی تو باشم ،خواب رو از چشمام میگیره...یاده لحظه خندهات میفتم و روز اولت که اومدی تو زندگیم....
عجب شب دلگیریه
اهای با توام ای ستاره پوش شهر دلم....خنده هایم بر لبام تلخ هستن...من حاضرم دارو ندارمو ببخشم تا که برای من باشی...تا پروانه این شمع داغون باشی...من حاضرم بمیرم اما چشمام یکبار روی ماهتو ببینه
تو همون ستاره پوشی که هروزمو با عطر گریه گلگون میکنی...نه گریه غم بلکه گریه برای عشقت...
عجب شب دلگیریه
تو برزخ زمانه گم شدم و دارم میسوزم...ردپاتو از ترانه هام ن
گیر... اسم تو رو شنیدن برام بسه اما ناجی فاصله ها جهان من بی پناه هستش ...گلم جاده خستس
ستاره پوش شبهای من جاده خستس هم از من هم از گریه های من
عجب شب دلگیریه
کلمات کلیدی :